جدول جو
جدول جو

معنی صبح نشینان - جستجوی لغت در جدول جو

صبح نشینان
(صُ نِ)
جمع واژۀ صبح نشین، اسم فاعل مرکب مرخم. کنایت از صبح خیزان است که مردمان عابد سحرخیز باشند. (برهان) :
صبح نشینان چو شمع، ریخته اشک طرب
اشک فشرده قدح، شمع گشاده شراب.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صبح نشین
تصویر صبح نشین
صبح خیز، سحرخیز، کنایه از عابد سحرخیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبح نشین
تصویر صبح نشین
پگه نشین، پارسای نماز گزار صبح خیز سحر خیز، عابد سحر خیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبح نشین
تصویر صبح نشین
((~. نِ))
سحر خیز
فرهنگ فارسی معین